• فهرست مقالات محله

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تدوین اصول طراحی فضاهای بازی کودکان در مقیاس محله با تأکید بر احیای بازی‌های بومی ایرانی؛ مطالعه موردی: محله باغ فیض شهر تهران
        مجید خرمشاد سیدعلی صفوی
        بر پایه دیدگاه‌های امروز جوامع علمی، بازی برای کودک صرفاً جنبه تفریح و سرگرمی نداشته و در حقیقت، بازی، زندگی کودک بوده و او توانمندی‌ها و مهارت‌های مورد نیاز زندگی آینده خود را از این راه کسب کرده و پرورش می‌دهد. از این‌رو توجه به طراحی علمی فضاهای بازی کودکان، به‌ویژه چکیده کامل
        بر پایه دیدگاه‌های امروز جوامع علمی، بازی برای کودک صرفاً جنبه تفریح و سرگرمی نداشته و در حقیقت، بازی، زندگی کودک بوده و او توانمندی‌ها و مهارت‌های مورد نیاز زندگی آینده خود را از این راه کسب کرده و پرورش می‌دهد. از این‌رو توجه به طراحی علمی فضاهای بازی کودکان، به‌ویژه در سطح محله که به نوعی اولین و اصلی‌ترین بستر زندگی اجتماعی کودکان است، اهمیت بسیار بالایی دارد. پژوهش حاضر با دو هدف اصلی صورت گرفته است: 1) استخراج اصول طراحی شهری به منظور ارتقای کیفیت فضاهای بازی برای کودکان و نوجوانان در سطح محله 2) برداشتن گامی به پیش، برای احیای بازی‌های بومی ایرانی به وسیله طراحی فضاهای بازی متناسب در سطح محلات شهری. روش تحقیق این پژوهش کیفی و مبتنی بر روش «فراتحلیل کیفی یا فراترکیب» بوده و در ادامه به منظور تحلیل ساختارمند نمونه موردی انتخاب شده، از روش تحلیلی «سوآت» بهره گرفته شده است. بر اساس یافته‌های این پژوهش، کیفیت‌های متنوعی برای موفقیت و پاسخگویی تام و تمام یک فضای بازی، دارای اهمیت هستند. ایمنی و امنیت به عنوان توقعات اصلی والدین از فضای بازی، در کنار جذابیت به عنوان کیفیت اصلی مد نظر کودکان، نقش اصلی را در موفقیت یک فضای بازی ایفا می‌نماید. جذابیتی که هسته اصلی آن تنوع عملکردی است. تنوعی که فقدان آن در فضاهای بازی محله‌ای سبب جذب بیش از پیش کودکان به بازی‌های رایانه‌ای، کوتاه شدن بازه زمانی حضور کودکان در این فضاها و حضورپذیری پایین دوره‌های مختلف سنی کودکان شده است. در این میان، با بهره‌گیری از ظرفیت بازی‌های بومی ایرانی به عنوان یک میراث ناملموس تاریخی- فرهنگی ارزشمند، با توجه به تمرکزی که بر بازی‌های گروهی و جمعی دارند، غنای فرهنگی- اجتماعی فضاهای بازی افزایش خواهد یافت و گامی بزرگ در راستای بر طرف کردن فردگرایی ایرانیان برداشته خواهد شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تاثیرات مگامال‌ها بر هویت محله‌ای در شهر تهران؛ مطالعه موردی: اطلس مال نیاوران
        اسماعیل شیعه مهسا حاجیانی
        بازارها، نقش اساسی و غیر قابل انکاری در هویت‌بخشی فرهنگی، ملی و بومی به شهرهای ایرانی - اسلامی بر عهده داشته‌اند، به نحوی که حیات شهر در پیوند با بازار رقم می‌خورد؛ اما با تغییر و تحول این‌گونه فضاهای تجاری و شکل‌گیری مجتمع‌های تجاری در فضای مدرن و به‌خصوص با تاسیس مگام چکیده کامل
        بازارها، نقش اساسی و غیر قابل انکاری در هویت‌بخشی فرهنگی، ملی و بومی به شهرهای ایرانی - اسلامی بر عهده داشته‌اند، به نحوی که حیات شهر در پیوند با بازار رقم می‌خورد؛ اما با تغییر و تحول این‌گونه فضاهای تجاری و شکل‌گیری مجتمع‌های تجاری در فضای مدرن و به‌خصوص با تاسیس مگامال‌ها نگرانی‌های جدی درباره تاثیرات این فضاها بر هویت‌های مکانی به وجود آمده است. بر این اساس سوال اصلی مقاله حاضر آن است که احداث و فعالیت مگامال‌ها چه تاثیری بر هویت‌های جمعی و به طور مشخص هویت محله‌ای به جا خواهد گذاشت؟ پیش‌فرض اصلی نویسندگان آن است که هویت محله‌ای (به عنوان یک سطح از هویت مکانی) پدیده‌ای متغیر است و تحت تاثیر بافت‌های شهری و عناصری مانند مگامال‌ها قرار گرفته و تضعیف می‌شود. به منظور بررسی این فرضیه، مورد مطالعاتی اطلس مال که در منطقه نیاوران در حال احداث است، انتخاب شد. این پژوهش با رویکرد آینده‌پژوهی انجام شده و روش تحقیق آن ترکیبی از روش‌های کمی و کیفی بوده است. در ابتدا وضعیت کنونی هویت محله‌ای با روش نظرسنجی و با حجم نمونه 300 نفری از اهالی سه محله اطراف (محلات بلافصل) پروژه مورد سنجش قرار گرفت. همچنین برای پیش‌بینی تاثیرات احتمالی پروژه بر هویت محله‌ای ساکنان توأمان از روش‌های مراجعه به خبرگان دانشگاهی، مراجعه به مطلعین و خبرگان محلی و نیز بررسی تاثیر سه مجتمع در حال فعالیت (تیراژه، ارگ و کوروش) استفاده شد. یافته اصلی مقاله آن است که هویت محله‌ای فعلی در محلات سه‌گانه اطراف اطلس مال در حدی قوی (بالاتر از میانگین) قرار دارد و دیگر آنکه تاثیر اطلس مال بر هویت محله‌ای اهالی، در ارتباط با (و منوط به) شش پیشران کلیدی دیگر مانند مصرف گرایی، حضور برندهای خارجی، معماری مدرن، ترافیک و حمل و نقل، ازدحام و شلوغی بازدید کنندگان، قیمت زمین و املاک قرار دارد. در نهایت باید گفت پیش‌بینی می‌شود تاثیرگذاری پروژه اطلس مال بر هویت محله‌ای به صورت بسیار تدریجی، آهسته و کند خواهد بود و امکان سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی برای کاهش اثرات منفی آن وجود دارد که این مهم بر عهده مدیران شهری و مدیریت پروژه، پیش و پس از شروع فعالیت‌های مجتمع اطلس مال است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - فضاهای مذهبی در کالبد شهر زرتشتی؛ مطالعه موردی: یزد
        حسن  کریمیان فاطمه  کریمی
        بی تردید می توان فضاهای شهرهای تاریخی را به آینه ای تشبیه کرد که عقاید و فرهنگ سازندگان و ساکنان را منعکس می نمایند. شهر تاریخی یزد یکی از معدود شهرهای ایران است که بافت کهن و محلات تاریخی آن نسبتا سالم باقی مانده است. با استناد به منابع تاریخی، به روزگار قاجار، نُه محل چکیده کامل
        بی تردید می توان فضاهای شهرهای تاریخی را به آینه ای تشبیه کرد که عقاید و فرهنگ سازندگان و ساکنان را منعکس می نمایند. شهر تاریخی یزد یکی از معدود شهرهای ایران است که بافت کهن و محلات تاریخی آن نسبتا سالم باقی مانده است. با استناد به منابع تاریخی، به روزگار قاجار، نُه محله از 77 محله بافت تاریخی این شهر سکونتگاه زرتشتیان بوده است. از آنجا که سلامت فضاهای این محله ها، مطالعه فضاهای آنها را آسان می کند، در پژوهش حاضر تلاش گردیده تا میزان اثربخشی دستورات دین زرتشت بر شکل گیری فضاهای مذهبی محله های زرتشتیان مورد سنجش قرار گیرد. اصلی ترین پرسشی که در پژوهش حاضر تلاش می گردد تا بدان پاسخ داده شود، این است که کدامیک از عناصر معماری در کالبد یک شهر زرتشتی نشین تحت تأثیر دستورات دین زرتشت احداث می شوند و چه دستورات مذهبی بر شکل گیری این فضاها اثرگذارند؟ بدین منظور، یکی از محلات زرتشتی نشین یزد که بیشتر از سایر محله ها سلامت و رونق گذشته خود را حفظ نموده انتخاب شد و با استفاده از مکتوبات تاریخی و یافته های میدانی، آن دسته از فضاهای شهری که با دستورات دین زرتشت ایجاد شده و فضای کالبدی شهر یزد را فرم بخشیده اند، شناسایی و معرفی گردیدند و مشخص شد که فضاهای مذهبی نقشی کلیدی در فرم یابی و توسعه کالبد شهرهای زرتشتیان ایفا می نماید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بازخوانی سازمان فضایی محله در شهر ایرانی از منظر فرهنگ وقف؛ مطالعه موردی: محله علی‌قلی‌آقا، شهر اصفهان
        مینا کشانی همدانی حسن سجاد زاده
        فرهنگ وقف در حوزه شهرسازی از دیرباز وجود داشته و در ابعاد گوناگونی همچون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و اقتصادی حائز اهمیت است. شناسایی سازوکار تأثیر فرهنگ وقف در عناصر سازنده شهرهای ایرانی-اسلامی به‌ویژه با رویکردی تاریخی، به روشن‌تر شدن این مفهوم کمک خواهد کرد. شهر اصفهان چکیده کامل
        فرهنگ وقف در حوزه شهرسازی از دیرباز وجود داشته و در ابعاد گوناگونی همچون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و اقتصادی حائز اهمیت است. شناسایی سازوکار تأثیر فرهنگ وقف در عناصر سازنده شهرهای ایرانی-اسلامی به‌ویژه با رویکردی تاریخی، به روشن‌تر شدن این مفهوم کمک خواهد کرد. شهر اصفهان با محلات تاریخی منحصربه فرد، به عنوان یکی از شهرهایی که در دوران صفویه و متاثر از فرهنگ وقف رشد و توسعه یافته است، بستر مناسبی برای پژوهش‌های تاریخی با نگاه نوآورانه را فراهم می‌آورد. از این رو از میان محلات شهر اصفهان، با توجه به وجود وقف‌نامه‌ای مستند، محله علی‌قلی‌آقا به منظور بستر این پژوهش به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده و پژوهش با فرض تاثیرگذاری سنت وقف بر شکل محله علی‌قلی‌آقا، در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که فرهنگ وقف چگونه بر ساختار و خلق فضاهای محله سنتی تأثیر گذاشته است؟. براین اساس، هدف مقاله تحلیل ساخت‌شناسی فضایی و عناصر کالبدی محلات سنتی از منظر فرهنگ وقف و مبتنی بر رویکرد ساختارگرایی در مطالعات شهر اسلامی می‌باشد، تا براین اساس بتوان در فرایند بازآفرینی محلات سنتی با اتکاء به یافته‌های تحقیق به سازمان فضایی پایداری دست یافت. به همین منظور، پژوهش با روش توصيفي - تحليلی ضمن مرور ادبیات جایگاه وقف در تفکر اسلامی و تاثیر آن بر ساختار شهر اسلامی، در بخش تحلیلی با استفاده از گردآوري اطلاعات بصورت كتابخانه‌اي - اسنادي، مشاهدات ميداني، اسناد، نقشه‌های تاریخی و همچنین بررسی وقف‌نامه‌ها و سفرنامه‌های تاریخی، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ وقف، در ایجاد نطفه اولیه مرکز محله علی‌قلی‌آقا شهر اصفهان و ایجاد بناهای عمومی نظیر: مسجد، حسینیه، حمام و سایر ابنیه عام‌المنفعه در این محله، اثرگذار بوده است. همچنین به دلایل ابعاد اعتقادی و اجتماعی فرهنگ وقف، توسعه و ایجاد ابنیه محله‌ علی‌قلی‌آقا، موجب ایجاد ساختار درهم تنیده در مرکز محله و ایجاد حساسیت و مشارکت مردم در حفظ و احیاء ابنیه سنتی در این محله شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - بازنمایی گستره و عناصر شاخص محلۀ لنبان اصفهان در دورۀ قاجاریه
        مهسا پایه‌دار محسن افشاری
        زندگی در شهرهای سنتی ایران تا اواخر دورۀ قاجاریه در قالب محله انتظام و معنا می‌یافت که در پی توسعه‌های شهری دورۀ پهلوی دچار تخریب و گسست کالبدی و کارکردی گردید. به مرور زمان تغییر سبک زندگی و تسریع در روند آن موجب تحولات معنایی، انزوا و نابودی ساختار محلات از حافظۀ جمعی چکیده کامل
        زندگی در شهرهای سنتی ایران تا اواخر دورۀ قاجاریه در قالب محله انتظام و معنا می‌یافت که در پی توسعه‌های شهری دورۀ پهلوی دچار تخریب و گسست کالبدی و کارکردی گردید. به مرور زمان تغییر سبک زندگی و تسریع در روند آن موجب تحولات معنایی، انزوا و نابودی ساختار محلات از حافظۀ جمعی شهروندان گردید. از آن‌جا که محله بستر زندگی جاری در شهر قدیمی و مهم‌ترین مقیاس سکونتی محسوب می‌شود مطالعۀ ساختار و عناصر شاخص آن حائز اهمیت است. حال آن‌که پیرامون ساختار محلات شهر اصفهان در دورۀ قاجاریه و به منظور شناخت هریک از محلات با دیدگاه مطالعات تاریخ معماری تحقیق زیادی صورت نگرفته است. در این راستا محلۀ لنبان که از قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین محلات اصفهان و واقع در جانب غربی این شهر بوده است در دورۀ مذکور مورد مطالعه قرارخواهد گرفت. هدف این بازنمایی تدقیق و ترسیم پیشینۀ تاریخی یکی از مهم‌ترین شهرهای تاریخی ایران است. پژوهش حاضر از روش تاریخی‌تفسیری و با استفاده از منابع مکتوب معتبر تاریخی صورت پذیرفته است. داده‌‌های تاریخی که وجود محله از آن نشات می‌گرفت و یا برای افراد محلی اهمیت داشت به عنوان مولفه‌های شاخص از منابع گوناگون شامل نقشه‌ها، سفرنامه‌ها، تاریخ‌نگاری‌ها و ... تدوین و استخراج شد و با نگرشی متفاوت در پنج دستۀ شاخصه‌های طبیعی، تاریخی، اقتصادی و شغلی، جمعیتی و کالبدی تبیین گردید. در نهایت با استفاده از مطالعات انجام شده و تطبیق با نقشۀ سیدرضاخان گسترۀ این محله در شهر دورۀ قاجاریه بازترسیم شد و شناخت عناصر شاخص در این محله و موقعیت‌یابی آنان صورت پذیرفت. این مطالعات نه تنها به لحاظ تاریخ‌نگاری شهری ارزشمند است بلکه چنان که ساختاری برگرفته از رفتارها و فعالیت‌های انسان‌ها در بازۀ زمانی طولانی و منطبق با محیط طبیعی خود بوده است برای فرایند ارتقاء کیفی شهرهای امروزی امری ضروری است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - تبیین ماهیت دلبستگی به محله ایرانی-اسلامی: مطالعه کیفی محله اختیاریه
        سمانه خبیری محمدرضا پورجعفر محمد سعید ایزدی
        محله در شهر ایرانی-اسلامی سازنده بنیان هویتی افراد و احساس دلبستگی در ساکنان بر شمرده می‌شود. این درحالی است که با غلبه گفتمان مهندسی در توسعه شهرها، محله دستخوش تغییر ساختار فضایی و سازمان اجتماعی و تضعیف پیوند روانشناختی مردم-محله شده که افول مشارکت اجتماعی، تهدید هوی چکیده کامل
        محله در شهر ایرانی-اسلامی سازنده بنیان هویتی افراد و احساس دلبستگی در ساکنان بر شمرده می‌شود. این درحالی است که با غلبه گفتمان مهندسی در توسعه شهرها، محله دستخوش تغییر ساختار فضایی و سازمان اجتماعی و تضعیف پیوند روانشناختی مردم-محله شده که افول مشارکت اجتماعی، تهدید هویت‌محله‌ای و تضعیف سرمایۀ اجتماعی را در پی داشته است. با توجه به خلاءهای نظری در ابعاد ماهوی، فرایندی، رفتاری دلبستگی به محله و از آن‌جا که درک عمیق نسبت به ماهیت این پدیده در بستر شهرهای کشور و عوامل تاثیرگذار بر آن گامی راهبردی در برنامه‌ریزی محله‌محور است، هدف این مقاله مطالعه عمیق تجربه زیسته ساکنان محله اختیاریه به منظور بازشناسی ماهیت روانشناختی این پیوند و مولفه‌های موثر بر آن در محله‌ای است که بر اساس پیمایش شهرداری تهران (1396) سطح بالایی از تعلق ساکنان و پایداری نسبی سکونت را دارد. بنابراین با اتخاذ راهبرد کیفی و روش تحقیق نظریه داده‌بنیاد و به‌کارگیری تکنیک نمونه‌گیری هدفمند و نظری، 24 نفر از ساکنان اختیاریه به‌عنوان مشارکت‌کنندگان تحقیق در فرایند گردآوری اطلاعات از طریق ترکیبی از ابزارهای مصاحبه عمیق، پرسشنامه، نقشه شناختی و مطالعات اسنادی انتخاب و تحلیل داده‌ها به صورت همزمان، غیرخطی، تکوینی و با تکنیک کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. نتایج و یافته‌های پژوهش نشان داد که دلبستگی به محله همچون امتداد حس خانه در مقیاس محله در ابعاد احساسی، شناختی-ادارکی و رفتاری تجربه می‌شود. بعد احساسی این پیوند با غرور، رفاه روانی، اندوه دوری از محله، تعلق و عضویت و بعد شناختی-ادراکی دلبستگی با رسش و پختگی پیوند عاطفی، شکل‌گیری خود اجتماعی، دگردیسی در نظام معنایی مکان و از آن خود کردن مکان ادراک می‌شود. دلبستگی با الگوهای رفتاریِ جوارجویی انطباق‌پذیر، پیوندجویی، عمل جمعی و مشابهت‌جویی بازنمایی می‌شود. همچنین دلبستگی به خانه، خودتعیین‌گری، هویت مکان، دلپذیری بصری-شنیداری، منزلت مکان، مکان‌-رویدادهای پیونددهنده، کیفیت پاسخگویی و ثبات، عوامل سازنده و تقویت‌کننده دلبستگی به اختیاریه شناسایی گردید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسی معیارهای پیاده مداری در سطح محله های قدیمی شهر اصفهان(نمونه موردی محله سنگ تراش ها اصفهان)
        اسلام کرمی احسان  عباسیه
        با پیشرفت صنعتی و اختراع اتومبیل، عابر پیاده نقش محوری خود را در طراحی فضاهای شهری از دست داده و همین مساله سبب شده است کیفیت فضایی عرصه های عمومی شهر و پیاده راه ها نسبت به قبل تقلیل یابد. به نظر می رسد مطالعه نمونه های موجود از فضاهای شهری که هنوز جاذب جمعیت پیاده است چکیده کامل
        با پیشرفت صنعتی و اختراع اتومبیل، عابر پیاده نقش محوری خود را در طراحی فضاهای شهری از دست داده و همین مساله سبب شده است کیفیت فضایی عرصه های عمومی شهر و پیاده راه ها نسبت به قبل تقلیل یابد. به نظر می رسد مطالعه نمونه های موجود از فضاهای شهری که هنوز جاذب جمعیت پیاده است و بررسی این کیفیات از لحاظ کالبدی، محیطی، اجتماعی، فردی و ... بتواند الگوهایی برای خلق فضاهای جدید با این ویژگی و اصلاح فضاهای پیاده گریز در اختیار جامعه قرار دهد. این تحقیق به دنبال پاسخ این سوال است که کدام عوامل باعث ایجاد فضایی جاذب جمعیت پیاده در محله سنگ تراشها گردیده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شده است. تحلیل کمی داده های پرسشنامه و هم چنین تبدیل یافته های کیفی به مولفه های کمی به کمک نرم افزار SPSS انجام گردیده است. همزمان با آزمون فرضیه تحقیق، میزان همبستگی و ارتباط بین مولفه ها توسط آزمون های پیرسون و رگرسیون بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در نمونه موردی، ارتباط خطی بین مولفه های پیاده مداری بجز خود اتکایی شهری برقرار است. از نظر میزان کیفیت، مولفه تامین امنیت و ایمنی از بیش ترین معدل بین مولفه های پیاده مداری برخوردار بوده است بنابراین می توان نتیجه گرفت توجه به امنیت و ایمنی پیاده در طراحی کالبدی خیابان های محله سنگ تراشها، یکی از عوامل حضور پررنگ پیاده طی سال ها حیات این محله بوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - مقایسه کارآمدی الگوهای اقتصاد پایدار شهری بر توسعۀ محلی (مطالعه موردی: منطقه ۱۰ شهر تهران)
        زهره  تاجیک سیدموسوی موسوی رحيم سرور
        اقتصاد شهری به عنوان شاخه‌ای از اقتصاد خُرد، پس از شکل‌گیری رویکردهای مبتنی بر پایداری همچون توسعۀ پایدار، بیش از پیش با این رویکردها پیوندیافت و مقوله‌ای جامع با عنوان «اقتصاد پایدار شهری» را شکل داد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی الگوهای اقتصاد پایدار شهری به منظور تح چکیده کامل
        اقتصاد شهری به عنوان شاخه‌ای از اقتصاد خُرد، پس از شکل‌گیری رویکردهای مبتنی بر پایداری همچون توسعۀ پایدار، بیش از پیش با این رویکردها پیوندیافت و مقوله‌ای جامع با عنوان «اقتصاد پایدار شهری» را شکل داد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی الگوهای اقتصاد پایدار شهری به منظور تحول و توسعه مجدد محله های ناکارآمد شهری می باشد که تاکنون کفایت آنها ارزیابی نگردیده است.بدین منظور با استفاده از یک روش کمّی- کیفی مبتنی بر مصاحبه و پرسشگری از خبرگان شهر تهران، داده‌های تحقیق گردآوری شد. نتایج به‌دست‌آمده، حاکی از تأثیر مثبت و معنادار تمامی مدل‌های مورد بررسی بر متغیر وابسته یعنی توسعۀ محلی بود. با این حال برخی از الگوهای اقتصاد پایدار شهری همچون «کارآفرینی اجتماعی» و «الگوی LED»، تأثیر بیشتری بر توسعۀ محلی داشت. این بدان معنی است که دو الگوی یادشده می‌تواند بیش از سایر الگوها در انطباق با شرایط محله‌های ناکارآمد منطقه ۱۰ شهر تهران به کار گرفته شود. در نهایت ایننتیجه به دست آمد که برای کاربست الگوهای اقتصاد پایدار شهری در توسعۀ محلی و تحول محله‌های ناکارآمد شهری منطقه ۱۰ شهر تهران، باید دو پیش‌شرط اساسی مدنظر قرار گیرد. یکی اینکه اولویت انتخاب الگوهای توسعه مجدد، مبتنی بر تطابق آنها با «توسعۀ محلی درون‌زا» باشد و شرط دیگر شرایط و اقتضائات جامعه‌شناختی محله‌های ناکارآمد شهری در انتخاب الگوی توسعه لحاظ گردد. با پذیرش و به‌کارگیری این دو پیش‌شرط، می‌توان الگویی بومی از توسعه محلی مبتنی بر رویکرد اقتصاد پایدار شهری در شهر تهران را تحقق بخشید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - برنامه‌ریزی توسعۀ مجدد زمین در محله‌های بافت تاریخی (مطالعۀ موردی: محله زرتشتی‌ها در بافت تاریخی شهر یزد)
        نجما اسمعیل پور فاطمه فروغی نسب
        ثبت بافت تاریخی شهر یزددر مجموعه شهرهای میراث جهانی یونسکو، مطابق معیار سوم و پنجم فرهنگی یونسکو، در سال 2017 صورت گرفت. یکی از استراتژی های تداوم سکونت در آن، استفاده مجدد از آن دسته از اراضی است که پیشتر تحت استفاده بوده و امروز به صورت زمین افتاده یا اراضی تحت ساختما چکیده کامل
        ثبت بافت تاریخی شهر یزددر مجموعه شهرهای میراث جهانی یونسکو، مطابق معیار سوم و پنجم فرهنگی یونسکو، در سال 2017 صورت گرفت. یکی از استراتژی های تداوم سکونت در آن، استفاده مجدد از آن دسته از اراضی است که پیشتر تحت استفاده بوده و امروز به صورت زمین افتاده یا اراضی تحت ساختمان های مخروبه و متروکه به فضاهای ناکارآمد تبدیل شده است. هدف پژوهش، در مرحله اول، اولویت بندی محله های بافت تاریخی یزد از حیث میزان پتانسیل این اراضی برای توسعۀ مجدد و سپس ارائه برنامۀ ارتقای کارایی در استفاده از آنها را در پهنه (محله) دارای بیشترین قابلیت است. سنجش میزان پتانسیل اراضی با کاربست روش تصمیم گیری چندمعیاره ANP و برنامه ریزی استفاده مجدد اراضی در پهنه دارای بیشترین قابلیت به روش برنامه ریزی راهبردی انجام شده است. بنا بر یافته های پژوهش، تمام محله های بافت تاریخی شهر یزد، دارای سهم قابل ملاحظه ای از اراضی واجد ارزش توسعۀ مجدد در لبه و درون خود هستند. محله زرتشتی هابه واسطه «مطلوبیت اجتماعی، توان اقتصادی به ویژه در حوزه گردشگری و دسترسی مناسب تر» دارای پتانسیل بیشتری برای توسعه مجدد است. همچنین کاربری های مناسب پیشنهادی در اراضی دارای قابلیت توسعه و نیز راه کارهای رونق زندگی در محله زرتشتیان ارائه شده است. پژوهش، نمونه کاربست برنامه ریزی توسعه مجدد اراضیناکارآمد در بافت های تاریخی و قدیمی را نشان می دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - شناسایی و تبیین پیشران‌های کلیدی مؤثر بر کیفیت منظر در بافت‌های تاریخی شهرها (مطالعه موردی: محله سنگ سیاه شهر شیراز)
        ابوالفضل بادآهنگ حسین کلانتری خلیل آباد کرامت اله زیاری
        بافت‌های تاریخی به عنوان شاهکارهای معماری و فرهنگی، بخشی ارزنده از هویت و تاریخ یک شهر و منطقه را تشکیل می‌دهند. حفظ و نگهداری این بافت¬ها و توجه به کیفیت منظر آنها امری بسیار حائز اهمیت است که متأسفانه امروزه به دلایل اقتصادی‌، اجتماعی و فرهنگی، مورد غفلت واقع شده¬اند. چکیده کامل
        بافت‌های تاریخی به عنوان شاهکارهای معماری و فرهنگی، بخشی ارزنده از هویت و تاریخ یک شهر و منطقه را تشکیل می‌دهند. حفظ و نگهداری این بافت¬ها و توجه به کیفیت منظر آنها امری بسیار حائز اهمیت است که متأسفانه امروزه به دلایل اقتصادی‌، اجتماعی و فرهنگی، مورد غفلت واقع شده¬اند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تبیین پیشران¬های کلیدی مؤثر بر منظر بافت تاریخی محله سنگ¬سیاه شهر شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جهت گردآوری داده¬ها و اطلاعات مورد نیاز از مطالعات کتابخانه¬ای-اسنادی و میدانی توزیع پرسشنامه و جهت تجزیه و تحلیل داده¬های جمع¬آوری شده از نرم افزار MicMac و تکنیک دلفی بهره¬گیری شده است. یافته¬های پژوهش بیانگر آن است که از میان 22 عامل اصلی مؤثر بر منظر بافت¬های تاریخی محله سنگ¬سیاه شهر شیراز، در مجموع 7 عامل کلیدی در وضعیت منظر بافت¬های تاریخی محله سنگ¬سیاه شهر شیراز تأثیرگذارند بدین صورت که این عامل¬ها بیشترین تأثیر‌گذاری را بر دیگر عوامل و کمترین تأثیرپذیری را از دیگر مولفه‌های مؤثر بر کیفیت منظر بافت¬های تاریخی محله سنگ¬سیاه شهر شیراز دارند وشامل عوامل «وحدت فضایی (هماهنگی‌های عناصر) (V4)، رنگ و مصالح (V16)، فضای پیاده روها (V19)، احساس امنیت و ارامش (V14)، فضای سبز (V20)، مبلمان شهری (V12) و نورپردازی‌ها (V15)» می‌باشند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که منظر شهری مطلوب، تأثیرات بسیاری بر کیفیت¬زندگی شهروندان و افزایش میزان رضایتمندی آنان از عملکرد مدیریت شهری دارد که به دنبال آن سبب ارتقا مشارکت شهروندان در طرح‌های توسعه شهری خواهد شد. دستیابی به منظر شهری مطلوب، مستلزم، شناسایی عوامل مؤثر بر آن و برنامه‌ریزی برای بهبود وضعیت این عوامل می‌باشد. چرا که به واسطه ارتباط درونی عوامل تشکیل دهنده منظر، تغییر در هر عامل سبب تغییر در سایر عوامل می‌شود. در این میان مداخله در منظر بافت¬های تاریخی شهرها به سبب ارزشمندی این بافت‌ها، بسیار حساس است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - بازآفريني ساختار فضايي محلات تاريخي با رويكرد فرهنگ ‌‌مبنا (مورد مطالعه: محله ارگ مشهد)
        فرید گنجعلی ایمان قلندریان
        ساختار فضایی محلات شهری نقش اساسی در احیای و ارتقای کیفی محلات دارد با توجه به تأکید بازآفرینی فرهنگ ‌‌مبنا بر احیای محلات تاریخی، لذا این رویکرد می تواند به عنوان مولدی مناسب برای تقویت موضوعات مرتبط یا ساختار فضایی محلات تاریخی اعمال شود. این پژوهش با هدف باز آفرینی س چکیده کامل
        ساختار فضایی محلات شهری نقش اساسی در احیای و ارتقای کیفی محلات دارد با توجه به تأکید بازآفرینی فرهنگ ‌‌مبنا بر احیای محلات تاریخی، لذا این رویکرد می تواند به عنوان مولدی مناسب برای تقویت موضوعات مرتبط یا ساختار فضایی محلات تاریخی اعمال شود. این پژوهش با هدف باز آفرینی ساختار فضایی محله ارگ مشهد انجام شده است. روش این پژوهش از نوع آمیخته (کمی ‌‌و کیفی) است، به طوریکه در ابتدا با تعریف معیارهای بازآفرینی فرهنگ ‌‌مبنا در دو محیط نرم و سخت و تفکیک آن در قالب ابعاد هفت گانه محیط شهری به تبیین معیارهای فرهنگی در مؤلفه‌‌های ساختارفضایی پرداخته است. در گام دوم، مسائل محله ارگ مشهد از دید نگارندگان، متخصصان و مردم با استفاده از برداشت و مصاحبه استخراج و سپس شبکه مسائل با ابزار تحلیل پژوهش کیفی (نرم افزار Gephi) ترسیم و تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد مهمترین مسائل ساختار فضایی محله ارگ مشهد عبارتند از عدم وجود فعالیت‌‌های شبانه روزی در محله، بی توجهی به ارزش‌‌های کهن اجتماعی، اختلال عملکردی فضا و فعالیت‌ها، کیفیت‌‌های محیطی نامناسب، از بین رفتن حس مکان است که می توان با ارائه مدلی براساس مسائل شناسایی شده پیشنهاداتی در خصوص بهبود این محله ارائه کرد. پرونده مقاله